نامهربان زندگی !
یبار تو مدرسه یه نفر دیوان حافظ آورده بود
که زیر هر غزل چندجمله ای توضیح به عنوان فال نوشته بود
بچه ها جمع میشدن دور و برش تا براشون فال گرفته بشه ..
ایکس یکی از دوستای سال بالایی من بود (عادت دارم با بزرگتر از خودم بپلکم ) بهش گفتم بیا بریم فال بگیریم گفت :همین حافظه که منو بدبخت کرده اگه به حرفش گوش نداده بودم و رک وپوست کنده میرفتم به طرف دردمو میگفتم الان احتمالا بچه هم داشتیم .
جملش اعتقاداتمو له کرد !
+آدم وقتی دلش میگیره از همه شاکی میشه !
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۶ ساعت 0:20 توسط fafa
|