آرزویم
مــی دانـــی
اگـــر هنوز هم تورا آرزو می کنم
برای ِ بـی آرزو بودن ِ من نیستـــ !!
شــایـــــد
آرزویــی زیبـــاتــر از تـــ ــــو ســراغ ندارم ...
مــی دانـــی
اگـــر هنوز هم تورا آرزو می کنم
برای ِ بـی آرزو بودن ِ من نیستـــ !!
شــایـــــد
آرزویــی زیبـــاتــر از تـــ ــــو ســراغ ندارم ...
تو خلاصه شدی تو همه چیزایی که قبلا ازشون میترسیدم
سیگاری نشدم اما با دیدن هر سیگاری یاد تو کردم
کجایی بی من تو ....تو بی من کجایی
(برداشت بد نکن رفیق.کمرت درد میکنه )
ما ه
رنگ تفسیر مس بود
مثل اندوه تفهیم بالا می آمد
سرو
شیهه بارز خاک بود
کاج نزدیک
مثل انبوه فهم
صفحه ساده فصل را سایه می زد
کوفی خشک تیغال ها خوانده می شد
از زمین های تاریک بوی تشکیل ادراک می آمد
دوست توری هوش را روی اشیا لمس می کرد
جمله جاری رود را می شنید
با خود انگار می گفت :
هیچ حرفی به این روشنی نیست
من کنار ذهاب فکر می کردم
امشب راه معراج اشیا چه صاف است
امشب می خوام به یاد تو گریه رو از سر بگیرم
عکس تورو بغل کنم یه گوشه تنها بمیرم
کاشکی می فهمیدی منو دنیای من پر از غمه
دلم اسیر بی کسی شبام اسیر ماتمه
چه جوری دلت میاد منو بدی به دست با
د مگه از یاد تو رفته کی بهت دنیاشو داد ؟
بی تو دیگه تموم شده برای من هر چی که بود
کاشکی میفهمیدم دلت لایق عشق من نبود
سزای عشق من نبود که بی صدا جون بکنم
تنها تو خلوت شبام به سینه گیتار بزنم .........
.چه جوری دلت میاد منو بدی به دست باد ؟
هیچ کجای قصه بی تو بوی تازگی نداره
هیچ کجای شهرمون نمی بینی یه ستاره
ابرها عاشق چشماتن
منتظر نشسته آفتاب
تو نباشی نمی مونه حتی رویایی توی خواب
این روزا ثانیه هامو با خیالت می گذرونم
از روزی که رفتی بی من توی تنهایی می مونم
هر کجا باشی نرفته یاد تو از خاطر من
تازه فهمیدم ندیدی اشکامو موقع رفتن...........
می دونم محاله با تو بودن وبه تو رسیدن
می دونم که خیلی سخته دیگه خوابتو ندیدن
رفتنت مثل یه کابوس زندگیم مثل یه خوابه تو کویر آرزوهام ...
تورو داشتن مثه یه سرابه ...
رفتنی میره یه روز من از ا ول می دونستم
کاش نمی شدم خرابت کاش می شد
کاش می تونستم ...
تو بدون تا ته جاده یه کسی چشاش به راهه
اونی که مثل یه پاییز تک وتنها بی پناهه ...
سر چی منت می ذاری؟
چی می خوای از من و این دل
تویی که دنیا رو داری
به خدا از همه دنیا جز چشات چیزی نمی خوام
از همه هر چی که داری من فقط دستاتو می خوام
من واین دستای خالی منو این دل شکسته
تو میری باونی که می گی واسه تو دنیایی ساخته
چه غریبه حس رفتن
چه عجیبه دست خالی
تو همشونو فروختی
رفتی ................
نم نم بارون تو خیابون خیس
غروب همیشه برای من نشونی از تو بوده
برام یه یادگاری جز اون چیزی نمونده
دلگير نشو از آدما
نيش زدن طبيعتشونه
سالهاست به هواي باراني مي گويند خراب
اين روزا اگه خون هم گريه كني
عمق همدردي آدما
فقط يك كلمه است
آخيييييي